کتاب صوتی در آغوش نور اثر بتی جی ایدی

معرفی کتاب صوتی در آغوش در نور نویسنده بتی جی ایدی

با  کتاب صوتی در آغوش نور بسیار بیش از هر تجربه دیگری در زندگی‌ام از جمله ده سال مطالعه درباره حالات مرگ و مصاحبه با کودکان و بزرگسالانی که از نظر بالینی مرده بودند راجع به تجربه حالت مرگ مطلب آموختم غرق در نور فقط داستان مردن بتی ایدی به هنگام عمل جراحی و بازگشت او به زندگی نیست بلکه در واقع سفری است به درون معنوی این جهان. با مطالعه کتاب صوتی غرق در نور، در می یابیم  که مرگ مردن نیست، بلکه نقل مکان و آغازی دوباره برای ادامه دادن در جایگاه بالاتری میباشد.

بخشی از کتاب صوتی در آغوش نور

به یاد دارم پسری را که بعد از جان به در بردن از یک سکته قلبی به والدینش گفته بود راز عجیبی دارم که به شما بگویم ازپلکانی بالا می رفتم که به بهشت می رسید آن پسر جوان تر از آن بود که بتواند منظورش را توضیح دهد این کتاب هاوی همان رازعجیب است این رازدرباره زندگانی بعد از مرگ نیست بلکه راضی است درباره خود زندگی، تجربه خود حالت مرگ در واقع تجربه مردن است همه ما دارا یا ندار جانی یا قدیس آن را درک خواهیم کرد

همیشه فکرمی کردم وقت مردن صرفاً وارد تاریکی می‌شویم و زندگیمان به آخر می‌رسد بعنوان پزشک مسئول مراقبت‌های ویژه شاهد مرگ کودکان و بزرگسالان بسیاری بودم و هرگز دلیلی نداشتم که جز این فکر کنم فقط وقتی شروع کردم به این که از جان به در بردگان از مرگ بالینی چگونگی این تجربه را سوال کنم فهمیدم که حالت مردن اغلب حالتی خوش و روحانی است چیزی که در پایان زندگی انتظار ما را می‌کشد تاریکی نیست بلکه نوری است مهربان نوری که به قول یک کودک خیلی چیزهای خوب در آن است

تجربه حالت مرگ در اثر نرسیدن اکسیژن به مغز یا تأثیر داروها یا فشارهای روانی ناشی از ترس مرگ حاصل نمی شود مستندات نزدیک به ۲۰ سال تحقیقات علمی حاکی از آن است که این حالات حالت عادی و طبیعی است ما حتی وجود ناحیه را در مغز به اثبات رسانده ایم که به ما امکان چنین تجربه هایی را می دهد این بدان معنی است که احساس حالت مردن واقعیت مطلق است نه ناشی از توهمات ذهنی واقعیت این حالات مثل واقعیت دیگر حالات انسانی است مثل واقعیت ریاضیات و زبان است از زمانی که گروه تحقیقاتی من در دانشگاه واشنگتن و بیمارستان کودکان سیاتل این اطلاعات را در نشریات طب اطفال وابسته به انجمن پزشکی آمریکا به چاپ رسانید فقط ۸ سال می‌گذرد

 خلاصه ای از بخش دوم کتاب صوتی در آغوش نور

هر چند که محققان در سراسر جهان و از جمله در دانشگاه فلوریدا بیمارستان‌ کودکان بستان و دانشگاه الترخ در هلند این تحقیقات را تکرار کرده‌اند اما هنوز عامه مردم مطلب را آنچنان که باید در نیافته اند متاسفانه جامعه ما پیشرفت های علمی در دو دهه گذشته را درباره درک چگونگی مرگ نپذیرفته است ما شدیدن نیاز داریم این نکته را باز بیاموزیم که به همان اندازه که ماشین‌های بیولوژیکی هستیم موجوداتی معنوی نیز هستیم بسیاری از مشکلات اجتماع ما از جمله بحران تامین بهداشت مردن آبرومندانه تمایل به زیاده‌خواهی که اقتصاد ما را به بر شکستگی کشانده وجود زنان و کودکان بی خانمان که یک ننگ ملی است همه ناشی از در نیافتن این نکته است که ما موجوداتی هستیم معنوی که متقابلاً به یکدیگر وابسته ایم

کتاب صوتی غرق در نور، به ما می آموزد که زندگانی فردی ما مهم و پر معنی است من بارها و بارها حیرت کردم از اینکه چطور آنهایی که در پایان زندگی غرق در نور خدا شده‌اند با پیامی ساده و زیبا بازگشتند محبت برتر از هر چیز است محبت باید حاکم باشد ما محیط اطراف خود را با افکاری که به ذهنمان می آید ایجاد می‌کنیم ما را به اینجا فرستادند تا خوب زندگی کنیم از تمام نعمت ها برخوردار شویم از خلقت خود دلشاد باشیم توفیق و شکست را تجربه کنیم از اختیارخود برای بست واعتلای زندگانی خود استفاده کنیم

 خلاصه ای از بخش سوم کتاب صوتی در آغوش نور

بتی بعد از بازگشت از مرگ بالینی درباره تاسیس یک کلیسای جدید یا علاج فوری بیماری‌ها حرفهای دهن پر کن نمیزند فقط خیلی ساده حرف از محبت میزند معنای تجربه حالت مرگ چیزی است که همه ما آن را قبول داریم اما فراموشش کرده ایم ما قرار است که یکدیگر را دوست بداریم قرار است که مهربان باشیم اهل مدارا باشیم و با دل و جان خدمت کنیم

کتاب صوتی غرق در نور، در واقع یک کتاب درسی درباره تجربه حالت مرگ است در قالب یک داستان ساده و دلچسب که برای همه ما قابل درک است من هرگز حالت مردن یا حتی یک حالت روحانی را که بتوانم روی آن انگشت بگذارم تجربه نکرده‌ام و می‌شود گفت که توضیحاتی را که دیگران در این باره به من دادند با بی اعتقادی تلقی می‌کردم برای آدم بی اعتقادی که علاقه به فهمیدن دارد مشکل ترین قسمت قضیه همین است که بفهمد بیرون رفتن از قالب تن چه حالتی دارد و مرگ چطور می‌تواند تجربه مسئول باشد بتی ایدی در کتاب خود ضمن شرح درخشانی از مراحل گوناگون این حالات کلید معما را به دست داده و ندانستنی را در قالب ادراک قرار داده است .

در وقت مردن احساس می‌کرد بدنش دم به دم ضعیف تر میشود …